جدول جو
جدول جو

معنی پت پت هاکردن - جستجوی لغت در جدول جو

پت پت هاکردن
کنایه از: به تته پته افتادن، به لکنت سخت دچار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صدا کردن فتیله چراغ و شمع و مانند آن چون روغنش تمام شود یا آب در آن باشد، اصطلاحی است که مکانیسین ها و عوام برای صدای موتور اتومبیل ها بهنگام خرابی آن استعمال کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پت پت کردن
تصویر پت پت کردن
((~. کَ دَ))
صدا کردن فتیله چراغ و شمع و مانند آن، اصطلاحی است که میکانیسین ها و عوام برای صدای موتور اتومبیل ها به هنگام خرابی آن استعمال کنند
فرهنگ فارسی معین
صدای چراغ فتیله ای که در حال خاموش شدن باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
پرپر کردن گل یا هر چیز متورق
فرهنگ گویش مازندرانی
به صورت در گوشی و پنهان با کسی سخن گفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
باز و بسته کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
در چیزی پیچاندن، بسته بندی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی